فهرست عناوین
- بررسی برخی از روندهای مهم در طراحی کافه
- مسافرت چگونه بر طراحی کافه اثرگذار است
- متوازنسازی طراحی و عملکرد کافه
- کار بر محیط کافه
- ایجاد تصویری منسجم از برند کافه
- تأثیر رسانه های اجتماعی بر طراحی کافه
درک مشتری از کافه به محض ورود به کافه شکل میگیرد. قدری طول میکشد تا آنها تصمیمگیری کنند آیا فضایی که آنها وارد شدهاند ارزش گذراندن وقتشان را دارد یا باید آنجا را ترک کنند. به لحاظ تاریخی، کافیشاپهای خاص معمولاً جنبۀ زیبایی شناختیِ جالب و جذابی نداشتند. بسیاری از این فضاها متعلق به کارخانجات یا مغازهها بودند که مجدداً با هدف دیگری از آنها استفاده میشد، و در واقع با تجربۀ مشتری در ذهن طراحی نشده بودند. از همین روزهای اولیه، تعداد مختلفی از روندها و الگوهای بصری پدیدار شدند. بسیاری از کافهها زیبایی شناختی مینیمالیستی و براق را انتخاب کردند، در حالی که دیگران سبک روستایی و «مکتب کهن» را برگزیدند و برخی هم به طور کلی انتظارات را نادیده گرفتند. من با برخی از باریستاها و صاحبان کافه صحبت کردم تا دربارۀ عواملی که بر طراحی کافه اثرگذار هستند چیزهای بیشتری یاد بگیرم. ادامۀ مطالب را بخوانید تا بیشتر یاد بگیرید.
بررسی برخی از روندهای مهم در طراحی کافه
طراحی کافه طی یک دهۀ گذشته یا بیشتر، مسیر طولانی را طی کرده است. از نظر تاریخی، زنجیرههای بزرگتر سبک کافهای تمیز و بنیادی با زنجیرهای برای برند و پیام رسانی و صحبت دربارۀ خودشان را انتخاب کردند. به طور کلی، کافی شاپهای مستقل و موج سوم از نظر بصری از این زنجیرهها متمایز هستند و به طرز قابل توجهی متفاوت به نظر میرسند. در ابتدا، بسیاری از آنها سبک باز و صنعتی را انتخاب میکنند که صرفاً به واسطۀ فضایی بود که آنها اشغال کرده بودند. بسیاری از مکانهای موج سوم که در آنجا دانههای قهوه بو داده میشوند (یا رُست میشوند) در کارخانجات یا مجموعههای پیشین صنعتی افتتاح شدند تا شرایط قانونی لازم برای تجهیزاتشان را برآورده کنند. در حالی که بسیاری از آنها توانایی خود جهت بو دادن قهوه را به نمایش میگذاشتند، کافه را به عنوان یک مکمل درآمدی اضافه کردند. این فضای مشترکی را ایجاد کرد که غالباً سقف بلند، آجر نما، کف سیمانی دارد و نور طبیعی در آنجا زیاد نیست. یکی از روندهای بزرگ دیگر دربین کافههای موج سومِ اولیه در مینیمالیسم و سادهگرایی پایهگذاری شد. برای بسیاری از صاحبان کافیشاپها مفهوم «زیبایی در سادگی است»، به جای تمرکز بر رنگها و نمادهای درخشانی که میتوانند «گیج کننده» باشند، به معنی تمرکز بر خود قهوه است.
این حرکت عمدتاً مرتبط با کافیشاپهایی در آسیا بود (معمولاً ژاپن، که در آن مینیمالیسم یک مکتب طراحی متفاوت است)، اما در سالهای اخیر به اروپا و آمریکای شمالی گسترش یافت. این کافهها غالباً با تعدادی مبلمان و فضای اطراف سفید طراحی شدهاند. برای برخی از افراد، این سبک بصری القاکنندۀ پاکی و آرامش است؛ با این حال، منتقدان احساس میکنند که این فضاها ملالانگیز هستند یا فاقد ویژگی خاصی هستند.
مسافرت چگونه بر طراحی کافه اثرگذار است
از آنجایی که طی قرن بیستم تا اوایل قرن بیست و یکم، مسافرت آسانتر، ارزانتر و بیشتر قابل دسترسی شده است صاحبان کافه به دنبال الهامبخشی فراتر از بخشهای محلیشان بودند. صاحبان کافیشاپها اغلب تحت تاثیر سفرهایی قرار گرفتند که آنها داشتند، و کافههایشان باید به شهرهایی که برایشان اثرگذار بوده است ادای دِین کنند. ترکیب برخی ویژگیهای آشنا با سایر ویژگیهایی که کمتر رایج هستند چیز غیرعادی نیست. الدریک استورات صاحب کافۀ هارکن (Harken) است، یک کافه و رُستر در ونکوور، بریتیش کلمبیا. او به من گفت که وقتی هارکن را طراحی کرد، از فرهنگ کافۀ تعدادی شهرهای مختلف الهام گرفته است.
الدریک توضیح میدهد «من در ملبورن زندگی میکردم، و به مدت سه سال و نیم خودم را غرق در دنیای قهوه در آنجا کرده بودم و سپس به برلین رفتم». «این بدین معنی است که من باید سبک قهوۀ استرالیایی را ببینم همچنین باید به چگونگی سازگاری بازار اروپا برای رسیدن به مکانی که در آن بودند، توجه میکردم.»
«پس از آن، من به ونکوور برگشتم و دیدم که بسیاری از کافیشاپهای ما خود را به عنوان «ویژه» طبقهبندی کردهاند در حالی که همچنان از نظر طراحی، مدل شرکت را دنبال میکردند.»
در نتیجه، الدریک کافۀ هارکن را افتتاح کرد. او به من میگوید که هارکن مانند یک سوشی بار( sushi bar) طراحی شده بود، یعنی وقتی که نوشیدنی آماده بود مشتریان روبروی باریستاها بودند. او اضافه میکند که این روند کاری را ایجاد میکند که مشتری کانون تمرکز است.
متوازن سازی طراحی و عملکرد کافه
الدریک میگوید زیباییشناختی سوشی بار در هارکن، طوری طراحی شده بود که خدماترسانی به مشتری در مرحلۀ مرکزی بود. او به من میگوید که این تصمیمگیری الهامگرفته از تغییرات مشابه در بخش هتلداری و رستوران بود. یکی از جالب توجهترین مثالها در این مورد Benihana، یک رستوران زنجیرهای ژاپنی-آمریکایی بود. مشتریان در رستورانهای Benihana دورتادور سرآشپز مینشینند که آشپزی را در گریل تپانیاکی در وسط میز انجام میدهند در حالی که با کسانی که در آنجا غذا میخورند شوخی میکنند و با آنها در تعامل هستند.
الدریک میگوید او میخواست بخشی را طراحی کند که مشتریان را در آنجا سرگرم کند همچنین خدماترسانی به مشتریان در اولویت باشد. ما میخواستیم بررسی کنیم که چطور به مشتریان رسیدگی کنیم در حالی که سفارشات داخل رستوران و همچنین سفارشاتی را که برای بیرون از رستوران بود آماده نماییم. این به ما کمک میکند تا بدون اینکه سراغ میزهای زیادی برویم تجربۀ نسبتاً بهتری داشته باشیم که نیاز به نیروی کاری بیشتری دارد.
«ما تلاش میکنیم همه چیز را پیرامون آن طراحی کنیم، در نتیجه بار (bar) در وسط این فضا است. ما تصمیم گرفتیم تا فضایی کامل را طراحی کنیم…. آن یک پیشخوان است که الهام گرفته از سوشی بار یا کوکتل بار ژاپن است. ما میخواستیم سطح بهتری از خدمات را ارائه کنیم بدون اینکه بسیار گرانقیمت باشد، در نتیجه ما طراحی به سبک بار را انتخاب کردیم.»
کار بر محیط کافه
وقتی که یک کافه راهاندازی میکنید یا یک محل فروش جدید در آن نزدیکی باز میکنید، بسیاری از مردم احساس میکنند که احترام و تأیید هویت ناحیۀ محلی اهمیت دارد.لئون زاده سنت اسپرسو را یک دهه قبل در لندن افتتاح کرد. او میگوید وقتی کافۀ جدیدی در یک شهر یا منطقۀ خاص باز میشود شما باید از برند کافۀ خود مطابق با هویت منطقه استفاده کنید. «همانطور که لندن تغییر کرده است، ما مکانهای بیشتری را باز کردیم.»
«هم اکنون تلاش میکنیم تا هماهنگی بین آنها ایجاد کنیم، در حالی که همچنین برای هر یک از مناطق فردی و هویت منحصر به فرد آنها احترام قائل هستیم. دیدن طرحهایی که پدیدار میشوند و تنوع در شهر و در کل دنیا هیجانانگیز است.»
«هدف ما ایجاد حس ناب و زیبایی در کافه هایمان با ارائۀ نور طبیعی فراوان است. ما دوست داریم خودمان را ترکیبی هماهنگ از آپارتمانهای بلند نیویورک و سادگی اسکاندیناوی نشان دهیم. ما از خطوط بی عیب و نقص و مواد پایدار به مانند آجر، چوب، فولاد نرم، سنگ و بتن استفاده میکنیم.»
الدریک دریافت که تعیین محدودیتها هنگام بررسی تاثیر فرهنگهای دیگر چالش برانگیز است. «شهرک ژاپنیها در ونکوور (جایی که هارکن واقع شده است) یک منطقۀ نسبتاً جدید است. در آن شهر همۀ مهاجران ژاپنی زندگی میکردند بنابراین ما تلاش کردیم تا آن را به روشی کاملاً ظریف طراحی کنیم. ما نمیخواستیم فرهنگ آنها را نقض کنیم بلکه ما میخواستیم به تاریخچۀ منطقه احترام بگذاریم. ما تا جایی که میتوانستیم بسیاری از بخشهای نمای بیرونی را دست نخورده گذاشتیم».
ایجاد تصویری منسجم از برند کافه
طبعاً، طراحی و چیدمان یک کافه باید نشاندهندۀ هویت برند آن باشد. اگر آن شعبهای از یک زنجیره یا برند کنونی است، احتمالاً با توجه به الگوی طراحی از پیش موجود در ذهن طراحی خواهد شد. اگر اینگونه نیست، سپس صاحبان باید دربارۀ آنچه که فضای مورد نظرشان دربارۀ کافه و برند انتقال میدهد بیشتر فکر کنند و سخت تلاش کنند.
الدریک به ما میگوید که او با کارشناسان برندینگ کار کرد تا مطمئن شود که بسته بندی محصول منطبق با دیدگاه زیباییشناختی او برای کسب و کارش است. «آن وابسته به هویت برند است. ما هم مانند یک شرکت طراحی کنندۀ ادکلن یا عطر یا هر محصول دیگری، آن را از منظر مشابهی بررسی میکنیم.»
«حسی وجود دارد که مردم آن حس را از شرکت دریافت میکنند؛ که شامل بسته بندی در فضا [همچنین چیدمان و طراحی] است. ما میخواهیم همه چیز را به روشی ارائه کنیم که واقعاً اصلاح شده و ظریف هستند.»
لئون به ما میگوید برای سنت اسپرسو هدفش این بود که تصویری را ایجاد کند که با محیط اطرافش ترکیب شود و ناحیۀ محلی را تصدیق کند، اما آنقدر برجسته باشد که افراد جدیدی را جلب کند. لئون توضیح میدهد «ما کافههای محل را اداره میکنیم، بنابراین باید مطمئن شویم که فضا برای آن منطقۀ خاص به درستی عمل میکند. اگرچه ما خطوط بی نقص در طراحیمان را دوست داریم، اما همچنین تلاش میکنیم همه چیز ملایم باشد و فضای آرامش بخشی ایجاد کنیم. ما سبزه و گیاهان زیادی داریم.»
«هدف ما این است که همۀ فضاها زیبا و جذاب، ساده و استثنایی باشند. ما میخواهیم بهترین قهوه و بهترین تجربه را برای محله و دوستان به ارمغان بیاوریم؛ به همین سادگی.»
تأثیر رسانه های اجتماعی بر طراحی کافه
رسانههای اجتماعی به یک نیروی محرک بزرگ پشتیبان موفقترین کافههای دنیا تبدیل شدهاند. محتوای کیفی و هویت دیداری قوی بر پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و پین ترست به این معنی است که مشتریان بیشتری وارد کافه شما میشوند. با این حال، آن به هر دو روش عمل میکند؛ اگر کافۀ شما فضای بصری جذاب و یا جالبی را ارائه میکند، افراد به احتمال زیاد تصاویری از آن را به صورت آنلاین پست میکنند و دوستان خود را تگ میکنند.
لئون به ما میگوید که مورد توجه قرار گرفتن در رسانههای اجتماعی برای صاحبان کافه بسیار ارزشمند است. «من فکر میکنم آن عاملی در طراحی فضای کافه برای بسیاری از کافههای جدید است. به عنوان یک برند، چیزی ارزشمندتر از این نیست که ببینیم فردی تجربیاتش را با شما بر اینستاگرام به اشتراک میگذارد، چون ما میدانیم که کار درستی انجام میدهیم.»
الدریک اذعان میکند رسانههای اجتماعی کانون تمرکز اصلی او نیست، اما او میگوید که آن باید در اولویت باشد. «من فکر میکنم آن بخشی از چگونگی فکر کردن شما دربارۀ چیزها است. ما از خودمان میپرسیم آیا همه چیز در عکس و غیره خوب به نظر میرسد. شما باید بتوانید محتوا ایجاد کنید ….. آن خیلی خیلی اهمیت دارد.»
برای بسیاری از افراد، کافی شاپ ها نقطۀ نهایی در زنجیرۀ تأمین قهوه هستند. آن بازاری بسیار رقابتی است، و برجستهتر شدن از بقیه دیگر یک مزیت نیست- برای کافههای جدید، آن باید در رأس دستور کار قرار گیرد.
برای ایجاد فضایی جذاب، شما باید چیزهای مختلفی را در نظر بگیرید. آیا انتخاب طرح شما منعکس کنندۀ تصویر ذهنیتان است؟ آیا فضای شما با زیبایی شناختی محلی آنجا متناسب است؟ آیا در عکسها خوب به نظر میرسد؟ آیا آن باعث میشود که مردم به آنجا بروند؟ این سوالات، و سوالات دیگری را از خودتان بپرسید قبل از اینکه فضایتان را نوسازی کنید یا کافی شاپ جدیدی باز کنید.